شرلوک هلمز

رمان و سریال شرلوک هلمز

شرلوک هلمز

رمان و سریال شرلوک هلمز

شرلوک هلمز؛ دومین نسخه‌ی گای ریچی


اگر قرار باشد از فیلمسازان مطرح قرن بیست و یکم یک فهرست دلخواه ده نفره شخصی تهیه کنم که برای اقامت اجباری-تفریحی در زندان آلکاتراز، فیلم‌های‌شان را برای دوباره دیدن سفارش بدهم،حتماً گای ریچی یکی از آنهاست و محتملاً دوتا شرلوک هلمزش هم یکی از ماندگارترین سریال‌های سینمایی از نگاه من!
 
 
 شرلوک هلمز تازه‌ی گای ریچی به نظر من نسبت به فیلم اول فیلم بهتری نیست اما موفق شده به ترجمه‌ی «هیجان زمانه‌ی کانن دویل» به «هیجان زمانه ما»؛در واقع ریچی مشکل اساسی تبدیل و تطبیق «شگفت‌رفتاری اوایل دوران مدرن» را با اوایل قرن بیست و یکم، حل کرده‌است. به زبان ساده‌تر، ما اکنون به همان اندازه که خوانندگانِ[ اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم] داستان‌های کوتاه و رمان‌های دویل از رفتار و هوش هلمز متعجب می‌شدند، اکنون از دیدن فیلم ریچی ،شگفت‌زده می‌شویم!
زمانی بود که ریچی را به عنوان همتای اروپایی تارانتینو می‌شناختیم و به گمانم آن موقعی که فیلم محشر «اسنچ» را دیدیم حتی فکر می‌کردیم که تا حدی کپی‌کار است![البته الان این فیلم را می‌شود برای بار پانزدهم هم دید و لذت برد و تا آنجا که می‌دانم کپی‌ها قابلیت بالایی برای چند باره دیدن ندارند!]
زمانی بود که زندگی خانوادگی ریچی آن قدر رسانه‌ای شده بود که تنها مرگ ناگهانی مایکل جکسون توانست به سلطه خبری کمابیش یک ساله آن پایان دهد.
زمانی بود که ریچی،فیلمسازی کمابیش مستقل محسوب می‌شد اما الان به نظر می‌رسد که حمایت کمپانی‌های بزرگ را با خود دارد با این همه به نظر من در پیمودن این راه از سودربرگ عاقبت به خیرتر شده است![ ریتم در کارهای ریچی ،فیلم به فیلم بهتر شده و وسعت دید او نسبت به جهان و پدیده‌های‌اش سیر صعودی دارد یعنی درست عکس مسیری که سودربرگ از«کافکا» تا اکنون پیموده و بیشتر متمایل شده به این که سرگرمی‌ساز خبره‌ای باشد تا هنرمندی پیشرو و آشنا با شگردهای روز!]
شرلوک هلمز جدید که با نام «بازی سایه‌ها» به نمایش درآمده در متن خود چندان وامدار خرده‌روایات داستان‌های دویل نیست [ هلمز قبلی ریچی هم همین خصوصیت را داشت با این تفاوت که جهان قرن نوزدهمی آن قرابت‌های بیشتری داشت با اصل قصه‌ها؛] با این همه این هلمز، از لحاظ خلق و خو و تمایل به جلو زدن از زمانه ، شباهت بیشتری دارد با شخصیت خلق شده توسط دویل تا هلمز فیلم پیشین ریچی. رابرت داونی البته نسبت به «جرمی برت» بزرگ، بازیگر «مؤلفی» نیست اما بازیگری‌ست با توانایی‌های منحصر به فرد در تغییر شخصیت مورد نظر و آمیختن آن با شخصیت خودش.واقعیت این است که احتمال تکرار موفقیت «برت» در نقش شرلوک هلمز [ آن هم در یک سریال تلویزیونی کم هزینه یا پر هزینه یا فیلمی کوچک یا بزرگ و لااقل تا دهه‌های 2050 و 2060!] بسیار اندک است و داونی و ریچی هم به این واقعیت وقوف کافی دارند به همین دلیل به نظر می‌رسد زحمت خلق دوباره شخصیت هلمز و قدرت‌بخشی به آن، بین ریچی و لئونل ویگرام [فیلمنامه‌نویس] و داونی و حتی جود لاو در نقش دکتر واتسون تقسیم شده است.
ریچی در این فیلم توانسته به دنیای ذهنی هلمز که دویل در داستان‌های‌اش به روشنی تصویر کرده نزدیک شود اما این هلمز ،هلمز ریچی‌ست همان طور که بتمن برتون و نولان متعلق به آنهاست و دراکولای کاپولا متعلق به اوست نه برام استوکر.می‌شود این فیلم را بارها و بارها دید حتی اگر به شیوه فیلم صخره در آلکاتراز گیر افتاده باشی و منتظر، که شون کانری به دادت برسد!

خانواده جرمی برت

در سال ۱۹۵۸، برت با آنا مسی دختر ریموند مسی] ازدواج کرد ولی در سال ۱۹۶۲ به خاطر مردی از او جدا شد. پسر آنها دیوید هاگینز در ۱۹۵۹ متولد شد و هم اکنون هم نقاش کارتون و نول نویس (novelist) موفقی در بریتانیا است. چند سال بعد برت و مسی در نمایش ربکا Rebecca در سال ۱۹۷۸ در شبکه بی بی سی در کنار هم بازی کردند. در سال ۱۹۷۶ برت با جوان ویلسون آمریکایی، تولید کنندهٔ تلویزیون ازدواج کرد ولی جوان در سال ۱۹۸۵ به علت سرطان درگذشت. برت با مرگ ویلسون ویران شد و دیگر هرگز ازدواج نکرد.

بیماری و مرگ جرمی برت

برت از بیماری اختلال دوقطبی (Bipolar disorder) رنج می‌برد که با مرگ همسرش جوان ویلسون بدتر هم شد. همسر برت کمی بعد از فیلم برداری قسمتی از سریال هولمز که در آن شرلوک هولمز می‌میرد از دنیا رفت. برت بعد از مرگ همسرش مدتی بازی نکرد ولی بعد در سال ۱۹۸۶ در حالی که از مشکلات شدید عصبی به خاطر غم و اندوه و استرس ناشی از برنامه‌های فیلم برداری رنج می‌برد به بازیگری برگشت. در آخرین دههٔ زندگی خود، برت بارها به خاطر بیماری روانی خود به بیمارستان رفت و وضع سلامتی او در زمان فیلم برداری قسمت‌های پایانی سریال هولمز به طور محسوس رو به وخامت گذاشت.

برنامه ریزی این بود که همهٔ داستان‌های شرلوک هولمز فیلم برداری شود، ولی بعد از مرگ برت به علت ایست قلبی در لندن ادامهٔ پروژه نا تمام ماند. قلب برت به علت یک تب رماتیسمی در دوران کودکی آسیب دیده بود و بدلیل استفاده از داروهایی مانند نمک لیتیم که برای بیماری روانی خود استفاده می‌کرد و همچنین مصرف سیگار ضعیف تر هم شد. ادوارد هاردویک گفت که برت در روز ۶۰ سیگار می‌خرید و در تمام روز آنها را مصرف می‌کرد. بعد از اینکه مشکل قلبی او آشکار شد، برت بارها سیگار را کنار گذاشت ولی دوباره آن را ادامه داد تا سرانجام در سن ۶۱ سالگی در ۱۲ سپتامبر ۱۹۹۵ درگذشت.

ایفای نقش ماندگار شرلوک هولمز جرمی برت


اگرچه او در طول ۴۰ سال کار خود در شخصیت‌های بسیاری ایفای نقش کرد، برت هم اکنون به خاطر بازی خود در نقش شرلوک هولمز در طی سالهای ۱۹۹۴ - ۱۹۸۴ در سریالی که شرکت فیلم‌های تلویزیونی گرانادا تهیه کرد، در ذهن‌ها مانده‌است. این سریال که برداشتی از داستان‌های آرتور کانن دویل بود توسط جان هاکس-ورث و دیگران نوشته شده بود. اگرچه او همیشه از اینکه در یک نقش ثابت بازی کند بیزار بود، در ۴۱ قسمت از این سریال بازی کرد. بعد از قبول این نقش طاقت فرسا او تنها در چند نقش دیگر بازی کرد و اکنون او به عنوان نماد شرلوک هولمز شناخته می‌شود، همانگونه که بازیل رتبون  در دههٔ ۱۹۴۰ این عنوان را داشت.

یکی از نکات جالب میان جرمی برت و نمایش شرلوک هولمز این است که او سابقه حضور در این اثر بر روی صحنه تئاتر را داشته ولی در نقش دکتر واتسن و حتی اذعان داشته که ارتباط بهتری با این نقش برقرار نموده‌است. درآن نمایش چارلتون هستون ایفاگری نقش شرلوک هولمز را بر عهده داشت. نکته جالب دیگر اینکه او چپ دست بود و در نقش شرلوک هولمز راست دست، قرار برنوشتن در نمای نزدیک را یک بدلکار بر عهده می‌گرفت.